احوال بنده باز نظامی گرفت نو


اسباب عیش بنده قوامی گرفت نو

بی صیت و نام بود وز عدل خدایگان


صیتی گرفت تازه و نامی گرفت نو

بخت نفور گشته باقبال سنجری


نزدیک بنده و سامی گرفت نو

اینک ز بهر کشتن اعدای دولتت


نده بدست قهر حسامی گرفت نو